Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 17 مهر 1402 سومین سال‌گرد درگذشت صدای ماندگار موسیقی ایرانی و هنرمندی است که تا دهه‌ها شاید در دامان مادر گیتی چون او پرورش نیابد.

 اگر محمد رضا شجریان سه سال قبل در اوج کرونا و محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها چشم از جهان نبسته بود بی‌تردید یکی از باشکوه‌ترین وداع‌ها با مشاهیر ایران در خیابان های تهران و سپس مشهد ثبت می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کرونا اما این فرصت را گرفت و با این حال کثیری خود را به آرامگاه فرزانه توس رساندند تا پرواز آواز را تماشا کنند.


هر چند در سال‌گرد‌ها بنای نویسنده نگارش متن جدید یا افزودن نکات تازه به نشوته قبلی است اما چون سه سال قبل ساعتی بعد از انتشار خبر در عصر ایران  نوشتم برای یادآوری همان حس و حال عین همان را در زیر می‌آورم اگرچه شجریان را باید شنید و بهترین یاد و تجدید خاطره با او نیوشیدن صدای آسمانی اوست نه خواندن درباره او.


  «من محمد‌ رضا شجریان فرزند ایران. صدای من جزئی از فرهنگ کهن ایران است که می‌خواهد به مردم جهان یادآور شود فرهنگ ما انسانی است وپیام آن صلح و صفا و عشق است و پیامی جز دوستی و زندگی نداریم. اگر هم گله‌ای داریم برای رفع نارسایی‌هاست... همان‌گونه که فردوسی زبان فارسی را نجات داد، من هم کوشیدم موسیقی‌مان را نجات دهم». 


   خسروِ آواز ایران چشم از جهان بست و سرانجام تسلیم همان بیماری‌یی شد که سال‌ها با او هم‌خانه بود ولی کمتر کسی از آن آگاه بود تا نوروز 1395 خورشیدی که خود در پیام نوروزی خبر داد و پس از آن دیگر صدای آواز تازه‌ای از او شنیده نشد.


   هر چند آخرین کنسرت عمومی او در ایران سال 87 برگزار شد و  دیگر به او اجازه ندادند یا مجال نیافت چرا که به توصیف جمعیت معترض به «خس و خاشاک» واکنش نشان داده و خود را یکی از آنان خوانده بود.

  محمد رضا شجریان هم از این دنیا رفت چنان که فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا  که با شعر و روح سخن آنان سخت دمخور بود رفته‌اند اما در بطن و متن فرهنگ و هنر ایران مانده‌اند.

   هوشنگ ابتهاج (سایه) جایی گفته بود اگر حافظ زنده بود و صدای شجریان را بر روی غزل‌های خود می‌شنید برمی‌خاست و او را غرق بوسه می‌کرد و حالا می‌توان گفت که حافظ این فرصت را یافته تا خسرو آواز ایران را غرق بوسه کند.

   دربارۀ جنبه‌های تخصصی موسیقایی او صاحبان فن و هنرمندان نوشته‌اند و گفته‌اند و باز هم خواهند نوشت و از این نظر داستان شجریان، تازه شروع شده است.
 
   او اما به یک‌‌باره ظاهر نشد. پدر او هم صدایی خوش داشت و اگر تعبیر «ژن خوب» به ابتذال کشیده نشده بود مصداق درست و مثبتی از این وراثت بود. چنان که به فرزندان هنرمند او – مژگان و همایون- هم منتقل شده است.

  12 ساله بود که در رادیو مشهد به تلاوت قرآن پرداخت و تا پیش از سال 1346 که به تهران کوچید هم‌‌چنان به صورت افتخاری در رادیو مشهد قرآن می‌خواند و در سال 56 رتبۀ نخست مسابقات تلاوت قرآن را به دست آورد.

   همین پیشینه به یاری او آمد تا بتواند پرچم موسیقی دستگاهی یا سنتی (یا ردیفی)  ایران را در سال‌های پس از انقلاب برافرازد چرا که نظام سیاسی تازه تلقی دیگری از موسیقی داشت و شجریان بود که سوء‌تفاهم ها را زدود و اگر او نبود چه بسا این شعله دست‌کم در شکل رسمی و علنی آن فرومی‌مُرد. به یاد آوریم که اوایل چه نگاه منفی‌یی به موسیقی وجود داشت و بی‌گمان این شجریان بود که موسیقی را در فضای جدید سیاسی زنده نگاه داشت و با «ربنا» به دو قطبی پایان داد.
    
 شجریان، شجریان بود چون در خانواده‌ای هنری بالید و برکشید و شجریان شد چون در آغاز پدر از او خواسته بود با نام دیگری فعالیت کند و از این رو نخست با نام خود شناخته نمی‌شد و بعدتر همه دانستند که سیاوش بیدگانی همان محمد‌رضا شجریان است.

با این همه آنچه شجریان را شجریان کرد نه شجریان بودن او بود و نه شجریان شدن‌اش. بلکه شجریان ماندن خسرو آواز ایران است. «نه» گفتن‌ها و سر خم نکردن‌ها و نوع زیست شخصی و اجتماعی و وارستگی و به تعبیر شاملو «بینوا بندگکِ سر به راه نبودن» و مهم‌تر از همه این که برای خود وظیفه یا خویش‌کاریِ تاریخی قایل بود: فردوسی، زبان فارسی را نجات داد و من هم می‌کوشم موسیقی‌مان را نجات دهم.

در زندگی خصوصی دوری از الکل و افیون که زندگی پاره‌ای از هنرمندان را تباه کرده و اهتمام ویژه در تربیت فرزندان هنرمند و چنان‌که اکنون همایون از محبوب‌ترین‌هاست و در زیست اجتماعی با واکنش به آنچه در پیرامون رخ می‌دهد و نه به کنج عافیت خزیدن یا به سفارش تن دادن.

سال 78 به لطف یکی از دوستان و بی هیچ سررشته‌ای در این کار مجال شرکت در یکی از کارگاه‌های شجریان در تالار رودکی دست داد و از نزدیک دیدم چگونه در انتخاب، سخت می‌گیرد و هنگامی که جوانی در واکنش به پاسخ منفی او گریست و گله کرد و گفت از صدها کیلومتر دورتر آمده‌ام تا شما را ببینم و در این آزمون شرکت کنم او پاسخ داد: من اینجا نمی‌خواهم تنها یک آوازخوان را برگزینم. پای پرچم موسیقی در میان است تا به کسی یا کسانی بسپاریم. پای تاریخ هنر و ادبیات این سرزمین در میان است و برای این که او را تسکین دهد خاطرۀ خود را هم بازگفت که در میانۀ دهۀ 40 به تهران آمد و پیرنیا هم بر او سخت می‌گرفته است. به بیان دیگر او چنان‌که اشاره شد برای خود خویش‌کاری [‌وظیفه/مأموریت] ویژه‌ای قایل بود.

از این روست که می‌توان گفت محمد رضا شجریان را تنها با موسیقی و آواز نباید شناخت یا شناساند. حتی با هنر و خود می‌گفت: «صدای من بازتاب وقایع تاریخ معاصر ایران است. استاد اصلی من زندگی و شرایطی است که بر من گذشته. چرا که من از هر پدیده‌ای درس گرفتم. من هر چه دارم از آموخته‌هایم است.»
 
نقش شجریان در فرهنگ و هنر و شناساندن ادبیات کلاسیک و شعر پارسی چنان ممتاز است که هر چه دربارۀ او گفته شود اغراق نیست.

  خراسان مهد زبان و ادبیات پارسی است و عجب نیست که از ادبیات کلاسیک و خاصه غزل توشه‌ها گرفت و با حافظ مأنوس بود. آشنایی با هوشنگ ابتهاج در دهۀ 50 دریچه‌های تازه‌ای از شعر را نیز به روی او گشود و از این روست که گفته می‌شود شجریان را با ادبیات هم می‌توان شناخت.

او با رخدادهای زمانه همسو بود و از این رو در سال 58 خواند: «تفنگت را بده تا رَه بجویم» -[تفنگت را بده تا ره بجویم/ که هر کی عاشقه/ پایش به راهه/ برادر، بی قراره/ برادر، شعله واره، برادر، دشت سینه ش لاله زاره] و 30 سال بعد شعر فریدون مشیری را که «تفنگت را زمین بگذار» - [تفنگت را زمین بگذار/ که من بیزارم از دیدارِ این خون‌بارِ ناهنجار] و مقایسۀ همین دو تاریخ معاصر ایران را بازمی‌تاباند.

 از شجریان نمی‌توان گفت و بی مهری صدا وسیما به او را بازنگفت. مدیران این سازمان البته شاید توجیه کنند که خود خواسته بود صدای او دیگر پخش نشود اما اولا «ربنا»ی جاودانه را مستثنا کرده بود و ثانیا در اعتراض به پاره‌ای رفتارها چنین خواستی داشت.

  تنها حضور رسمی او در رادیو و تلویزیون پس از خروج از آن در سال 1358 را در نوروز 1373 شاهد بودیم. علی لاریجانی رییس وقت سازمان صدا و سیما در خاطرات خود نوشته که در ورودیِ جام جم با شجریان رو‌به‌رو  و از خودرو پیاده شد و همان شب و هنگام تحویل سال نیز بسیاری از ایرانیان به احترام شجریان برخاستند.

شجریان، خاموش شد اما صدای او خاموش نخواهد شد. پیکر او در توس و در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده خواهد شد تا بدانیم این سنت، هزار ساله است. هر چند که خود بر «اصالت» و نه «سنت» تأکید داشت و می‌گفت: بیشتر به اصالت هنر وفادار است تا سنت و به این اعتبار می‌توان او را هنرمندی مدرن و در عین حال اصیل توصیف کرد.

  شجریان، 50 سال هنرمندانه زندگی کرد و قدر خود را می‌دانست و فرای 90 برنامۀ گل‌ها و بیش از 60 اثر منتشر شده و ده ها اثر منتشر نشده به خاطر آن‌که گوهر وجود خود را پاس داشت به نماد هنر ملی بدل شد و به محبوبیتی چنین سترگ دست یافت.

  از صدا و سیمایی که استقلال شخصیت و غرور مجری و برنامه‌ساز محبوب ورزشی خود را نیز برنمی‌تابد و او را کنار می‌گذارد شگفت نیست که چهرۀ برجستۀ آواز را هم نپسندد اما جای طرح این پرسش هست که چگونه می‌توان به خود لقب رسانۀ ملی داد و نماد هنر ملی را برنتافت؟ چگونه می‌توان از فرهنگ ایرانی – اسلامی دم زد و به نماد هنری آن مجال و میدان نداد؟ چقدر بی‌ذوقی می‌خواهد و تا چه اندازه بیگانگی با زیبایی شناسی؟

  آری، شجریان، بودنی بود که شد و ماند و می‌ماند و اگرچه رفته است و می‌گوییم «بدرود خنیاگر بزرگ» اما او حیات تازه‌ای را در فرهنگ و هنر ایران آغاز کرده است. چونان برجستگان دیگر خراسان و ایران. از دیروز تا امروز. از مولانا و فردوسی و حافظ تا شجریان.

   دکتر شفیعی کدکنی سال 1390 و به مناسبت 70 سالگی شجریان شعری سروده بود که در مجلۀ بخارا چاپ شد و این گونه آغاز می‌شود:

  بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
  وطن ز نو جوان شود، دَمی دگر برآورد


  بخوان که از صدای تو در آسمان باغ ما
  هزار قُمری جوان دوباره پَر برآورد

  شاید گمان شود این توصیفات، تشبیه و اغراق شاعرانه است اما یکی از استادان ممتاز زبان و ادبیات انگلیسی و از دوستان او در خاطره‌ای گفته است به چشم خود دیده که شجریان آواز می‌خوانده و پرنده‌ای از بالای درخت پایین آمده است...

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ناطق نوری با لباس شخصی بر مزار محمدرضا شجریان ( عکس آرشیوی ) نوشته سنگ مزار استاد شجریان چیست؟ (عکس) توصیه محمدرضا شجریان به شاگردانش چه بود؟ آواز شنیدنی استاد شجریان در آرامگاه مولانا (فیلم)

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: محمد رضا شجریان موسیقی ایرانی محمد رضا شجریان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۱۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست

از آنجا که این جایگاه ، بنا به ویژگی های علمی در زمینه‌های اصول و فقه و دیگر علوم جاری در حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار داشته و دارد و با وجود درایت و تیزنگری ، هوشمندی ، سیاستمداری و آشنایی با اوضاع و شرایط جامعه مسلمانان اعم از سنی و شیعه و نیز دیگر جوامع مذهبی جهان، در هر دوران شخصی را به عنوان «مرجع جامع‌الشرایط» به جامعه شیعیان معرفی می کند.

از این رو سنت مراجع شیعه، بذل توجه به مراکز اصلی شیعه بوده و می باشد که در این میان حجة ‌الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج سید جواد شهرستانی ، داماد و نماینده تام‌الاختیار حضرت آیة الله العظمی سیستانی در نزدیک به سه دهه اخیر ، برای نخستین بار دست به سفرهای درون‌مرزی و برون ‌مرزی زده و بدین ترتیب به امور شیعیان و حوزه‌های علمیه و مدارس وابسته به آن ، در درجه نخست و نیز اصولاً آگاهی از وضع و شرایط اجتماعی و اقتصادی آنان و رفع نیازمندی های شیعیان می ‌پردازد.
بدون تردید شرایط کنونی جهان به ویژه در منطقه و برنامه‌ریزی ‌های سیاست جهانی برای وارونه جلوه دادن چهره اسلام حقیقی و نیز تحقیر و به انزوا کشانیدن مسلمانان به ویژه شیعیان در جای جای جهان، خصوصاً در منطقه خاورمیانه ، مسئولیت سنگین‌تری را متوجه نهاد مرجعیت نموده و از این روست که می ‌بایست با سفرهای دوره‌ای هراز چندگاهی ، ضمن آشنایی با شرایط اجتماعی و اقتصادی شیعیان به طور خاصً و دیگر جوامع مسلمان به طور عام، به رفع نیازمندیی ها و به‌روز درآوردن مراکز علمی فرهنگی آنان اقدام گردیده و از سوی دیگر موجب دلگرمی آنان گردد که این عزیزان احساس کنند همواره دارای پشتوانه و مرکزی هستند که در اندیشه آنان بوده و دغدغه آنان را در سر دارد.

اینجانب که در این چند دهه اغلب توفیق همراهی با معظًم له و هیأت همراه در سفرهای درون مرزی و برون مرزی را داشته و پیش از این گزارش های گوناگونی از این سفرها را همچون سفر های برون مرزی به کشور های لبنان ، افغانستان ، هند ، کشمیر ….و نیز درون مرزی چون سفر به بخش های شمال ، جنوب و شرق کشور را منتشر ساخته ام ، سعی داشته ام تا آن جا که ممکن است بصورت گذرا ، بخشی از فعالیت های این گونه سفرها را که اغلب با دیدار ها از مراکز حوزه های علمیه ، مدارس ، اساتید علمی آنان ، أئمه جمعه و جماعات ، و شخصیت های علمی حوزوی ، نیز اجتماعی و سیاسی و گاه بر اساس ضرورت ، دیدار با مردم مناطق محروم کشور را به نظر خوانندگان ، و نیز ثبت در تاریخ ، به قلم آورم.
در همین راستا توفیق یار گردید که در تاریخ شنبه ۲۵ فروردین ماه جاری (۱۴۰۳ شمسی ) به مدت چهار روز با هیأت اعزامی از سوی دفتر آیة الله العظمی سیستانی ، که به ریاست و مدیریت و حضور جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج سید جواد شهرستانی به استان فارس ( شیراز ، کازرون ، جهرم و فسا ) ، سفر کرده و پس از زیارت از دو مرقد مطهر سید علاء الدین ، و شاهچراغ علیهم السلام و دیدار با تولیت های این دو مزار مبارک و دیدار با امام جمعه های شیراز ، کازرون ، جهرم ، فسا و جز این ها از أئمه جمعه دیگر شهرهای این دیار ، به دیدار باطلاب علوم دینی در مدارس و حوزه های علمیه متعدد آن ، ودیدار با علماء و شخصیت های حوزوی و اساتید این بلاد صورت پذیرفت.

در این سفر نزدیک به بیش از پنجاه دیدار در برنامه گنجانیده شده بود که برنامه همه روزه از شش بامداد ، تا ساعت دو بامداد روز بعد ادامه می یافت که بحمد الله همچون دیگر سفرهای معظم له ، از سفرهای موفق بشمار می آمد.
امیدوارم توفیق یار گردد که در این راستا و دیدارها قلم نگاره هایی را به تحریر در آورم.
گفتنی است که شیراز در سال۷۴ هجری به دست مسلمانان فتح شد. هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.
تاریخ پیدایش حوزه علمیه شیراز به قرن دوم با روی کار آمدن آل بویه باز می‌گردد و با به قدرت رسیدن صفویان و افزایش قدرت تشیع حوزه علمیه شیراز نیز رو به گسترش پا نهاد و تا به امروز این راه را ادامه داده است.
این دوره از قرن دوم شروع و تا قرن دهم ادامه می‌یابد. حکومت آل بویه موجب شکوفایی حوزه علمیه شیراز در این دوره است و برخی از فقها و حکیمان از این دیار به کاروان دانش می‌پیوندند. اواسط قرن چهارم هجری شیراز به تصرف دیلمیان درآمده و تشیع به عنوان مذهب رسمی مورد توجه قرار گرفته است.
از فعالیت‌های فرهنگی آل بویه در این دوره مسجد جمعه و کتابخانه عضدالدولة است. این روند موجب گشت تا در قرن پنجم هجری دانشمندانی شیعی از این سرزمین پا به عرصه نهند.
در دوره‌های بعد که به هفتم تا دهم هجری تعلق دارد نام ۳۱ مدرسه علمیه در حوزه شیراز ثبت شده است.

صفویان در نشر تشیع در ایران هر چند پیشگام بشمار نمی آیند و برخی دیگر از حکومت‌های شیعه چون آل بویه و علویان بر آنان پیشی دارند، لیکن آنها در دایره گسترده‌تری تمدن اسلامی و فرهنگ شیعی را نشر داده‌اند. آغاز دوره دوم حوزه علمیه شیراز با استقرار دولت صفوی آغاز و تا قرن پانزدهم ادامه می‌یابد.
با رواج فرهنگ شیعی در ایران بسیاری از دانشمندان بحرین و با توجه به نزدیکی جغرافیایی ، از اوایل قرن یازدهم به شیراز مهاجرت نموده و در این شهر مقیم شدند.

برخی از مشهورترین این بزرگان عبارتند از :
سید ابو علی ماجد ، فرزند سید هاشم بحرانی (متوفی ۱۰۲۸. ق) ، احمد بن عبد السلام بحرانی (زنده به سال ۱۰۲۸. ق) ، شیخ صایح بن عبد الکریم بحرانی (متوفی ۱۰۹۸. ق) ، سید ماجد فرزند سید محمد بحرانی (زنده به سال ۱۰۹۷. ق) ، شیخ یوسف بحرانی (۱۱۰۷ـ۱۱۸۶. ق) صاحب کتاب « الحدائق الناضره » که به صاحب حدائق شهرت یافته است.
در این دوره ده‌ها مدرسه علمیه در شیراز به عنوان نهاد آموزشی به فعالیت مشغول بودند که مهمترین آن ها اشاره می نمایم:
مدرسه محبیه ، مدرسه خان ، مدرسه میرزا لطفی ، مدرسه‌ هاشمیه ، مدرسه اسماعیلی ، مدرسه حکیم ، مدرسه نظامیه ، مدرسه امامیه ،
مدرسه صالحیه ، دمدرسه مقیمیه ، مدرسه حاجی میرزا خان ، مدرسه آقا بابا خان ، مدرسه شفاعیه.
از بزرگان این دوره می توان به « صدر المتألهین شیرازی » و «حاج میرزا محمدحسن» معروف به « میرزای شیرازی » اشاره نمود که هر چند هیچیک از این دو بزرگ در شیراز اقامت دائم نداشته‌اند، لیکن نام شیراز را به عنوان دیاری شیعی که فرزانگانی در فلسفه و فقه را به جهان تشیع عرضه نموده است ، در خاطره‌ها زنده می‌کنند. به ویژه میرزای شیرزای که در تاریخ شیعه به ( المجدًد الشیرازی ) شهرت یافت که نهضت ضد استعماری تنباکو را به وجود آورد و با فتوای تاریخی و تاثیر گزار خود ، قدرت دینی عالمان شیعه را به نمایش گذاشت.

همانطور که پیش از این اشاره گردید هجرت امام رضا (علیه‌السلام) به ایران ، خیل عاشقان ولایت و سادات علوی را راهی ایران نمود که برخی از آنان در شیراز به دست حاکمان عباسی به شهادت رسیدند.

برخی از این بزرگان عبارتند از:
احمد بن موسی الکاظم معروف به شاهچراغ ، سید علاءالدین حسین بن موسی الکاظم علیه السلام، (برادر کوچکتر شاهچراغ ) ، محمد بن موسی الکاظم ، علی بن حمزة بن موسی الکاظم ، ابراهیم عسکر بن موسی بن ابراهیم أصغر بن موسی الکاظم ،حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ، محمد بن حسن بن حسن بن حسین بن اسحاق بن موسی الکاظم ،
قاسم بن احمد بن حسن بن سلیمان بن قاسم الرسی ابن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب علیهم السلام که هرکدام از این بزرگان دارای حرم و بارگاه های باشکوهی در شیراز می باشند و مردم این دیار از رشحات معنوی پیکر های پاک نهفته در خاک آن همواره در طول تاریخ بهره مند بوده و می باشند.
در حقیقت شیعه از قرن دوم هجری در شیراز حضور یافته و در طی سال‌ها به جایگاه رفیعی نایل آمده است.
از اواخر قرن سیزدهم هجری ، حوزه علمیه شیراز شاهد تعداد قابل توجهی از دانشمندان فرزانه در فقه و اصول و معارف الهی گردید که برخی از آنان با موضع‌گیری در مقابل شیخیه کرمان، کتاب‌هایی را در ردّ فرقه شیخیه به رشته تحریر درآوردند و برخی بر علیه استعمار انگلیس موضع‌گیری نموده و مردم را علیه آنان بسیج کردند.

در اینجا به برخی از مشاهیر دانشمندان شیراز اشاره می نمایم:

حجة ‌الاسلام میرزا محمد ابراهیم شیرازی (قرن سیزدهم) ، حجة ‌الاسلام آقا سید ابو الحسن دستغیب شیرازی (متوفی بعد از ۱۳۰۰. ق) وی در علوم عقلی و ریاضی مهارت بسزایی داشتند ، حجة الاسلام سید ابو القاسم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۸۰. ق) وی از مدرسین حوزه علمیه شیراز بود ،
حجة الاسلام سید احمد بن سید عبد الکریم شیرازی (متوفی حدود ۱۲۵۰. ق) وی از دانشمندان متبحّر حوزه شیراز بود، « کشف الاسرار ، جبر و اختیار » از آثار اوست ، آیة ‌الله سید اسماعیل بن سید رضی شیرازی (۱۲۵۸ـ۱۳۰۵. ق) وی پدر حضرت آیة الله العظمی میرزا عبد الهادی شیرازی و پسر عموی میرزای بزرگ شیرازی بوده و از علمای جلیل القدر و فقهای عصر خویش محسوب می‌شده است ، آیة الله سید میرزا آقا فرزند سیداحمد مستوفی حسنی شیرازی که داماد میرزای شیرازی بشمار می آمد ، آیة ‌الله العظمی شیخ محمد باقر شیرازی ، که از معاصرین وحید بهبهانی و علامه بحر العلوم است ، آیة ‌الله العظمی سید محمد باقر موسوی طیب شیرازی (متوفی حدود ۱۲۳۵. ق) وی از عالمان متبحر قرن سیزدهم هجری است ، آیة الله شیخ محمدجعفر بن محمد، « ملًا آقا بزرگ شیرازی » (متوفی حدود ۱۳۰۰. ق) معظم له از مراجع قضاء و افتاء شیراز محسوب می‌شد ، حجة الاسلام شیخ جعفر تجوری شیرازی ، که از شاگردان مجدد شیرازی بشمار می آمد ، حجة ‌الاسلام شیخ محمدجواد فرزند محمدرضا آیت‌اللهی (متولد ۱۳۰۹. ق)، حجة ‌الاسلام ملا محمد جواد شیرازی (متوفی حدود ۱۲۶۰. ق)، ایشان از فقهای شیراز و مؤلفان آن سامان است « الکواکب المضیئة » از جمله تالیفات او می‌باشد ، حجة الاسلام سید حسین بن محمد رضا حسینی شیرازی ، وی عالمی فاضل و از شاگردان شیخ فضل الله نوری است، حجة ‌الاسلام شیخ محمد رضا بن اسد الله عالمی (متوفی حدود ۱۳۴۰. ق)، وی از ادیبان شیراز است. « بصیر السعداء » و « عقود الدرً النضید » از آثار اوست ، حجة الاسلام سید محمد رضا بن اسماعیل موسوی شیرازی (۱۲۲۳ـ۱۳۰۰. ق)، وی از شاگردان حاجی کلباسی است و کتاب‌هایی در معارف اسلامی نگاشته است ، آیة ‌الله شیخ عبد الجبار شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای شیراز و از شاگردان شیخ انصاری و میرزای بزرگ شیرازی و مرجع مردم شیراز در مسایل شرعی و احکام دینی بوده است ،


آیة ‌الله العظمی سید عبد الهادی حسینی شیرازی (۱۳۰۵ـ۱۳۸۳. ق) ، آیة الله سید علی اکبر فال اسیری شیرازی (متوفی ۱۳۱۹. ق)، وی از فقهای بزرگ عصر خویش و از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی است که نهضت تنباکو را در شیراز هدایت نمود ، آیة الله حاج سید محمد باقر آیة اللهی (متولد ۱۳۲۲. ق)، وی فرزند آیت‌الله العظمی میرعبدالباقی است که از حوزه علمیه شیراز، نجف ، اصفهان و قم بهره برده سپس به شیراز بازگشته و به خدمات دینی مشغول شده است ، حجة ‌الاسلام سید محمد کاظم آیة اللهی (متولد ۱۳۳۲. ق)، وی فرزند دیگر آیة الله میر عبد الباقی است که در حوزه علمیه شیراز و قم به تحصیل پرداخته و کتاب‌ها و رساله‌هایی در فقه به رشته تحریر درآورده است ، آیة ‌الله سید ابو القاسم ارسنجانی (متولد ۱۳۱۸. ق)، وی از طلاب شیراز بود که برای تکمیل تعالیم دینی راهی نجف اشرف شده بود لیکن با تبعید آیات عظام نجف به قم در سال ۱۳۴۲. ق به ایران آمد و پس از تحصیل در مکتب مرحوم‌ آیة الله حائری یزدی و میر سید علی یثربی به شیراز رفته و به تدریس در آن حوزه و ترویج احکام دین پرداخت ، آیة‌الله العظمی شیخ جعفر بن محمد حسین محلاتی شیرازی (متولد ۱۲۴۳. ق)، معظم له از مجتهدان شیراز بود که از اساتید حوزه‌های علمیه شیراز، سامراء و نجف بهره برده و در شیراز اسکان یافته بود. وی در جنگ جهانی اول ( ۱۳۳۲ـ۱۳۳۷ ق ) مردم را به دفاع از ایران و جنگ با دولت انگلیس فراخواند. در این ایام خود نیز لباس رزم پوشیده و به صف مبارزان پیوست تا اینکه انگلیسی‌ها بوشهر را تخلیه کردند ، آیة ‌الله سید صدر الدین مجتهد شیرازی (متولد ۱۲۲۱. ق)، ایشان از دانش آموختگان حوزه شیراز و نجف می‌باشد که پس از تحصیل به موطن خویش بازگشته و «جمعیت انصار» را تشکیل دادند.

از آثار ایشان یک دوره دایرةالمعارف بیست جلدی به نام « مجموعة الاشتات » است ، آیة ‌الله میرزا ابراهیم بن محمد علی مجتهد محلاتی شیرازی (متوفی ۱۳۳۶. ق)، ایشان از فقها و مجتهدان جامع الشرایط و از شاگردان مجدد شیرازی است که تقریرات درس استاد در فقه و اصول را به رشته تحریر درآورده است ، آیة الله سید نور الدین بن میرزا ابو طالب حسینی شیرازی ایشان از آیات عظام نجف اشرف اجازه اجتهاد دریافت کرده و به تالیف کتاب و ارشاد مردم مشغول بود ، آیة الله العظمی شیخ بهاء الدین محلاتی فرزند شیخ جعفر از بزرگ علماء و مراجع عصر ما در استان فارس بشمار می آمد. بزرگ خاندان محلاتی شیراز «آخوند ملا محمد علی محلاتی » است که در سال ۱۲۶۰ هـ. ق. از محلات به شیراز هجرت کرد و در سال ۱۲۸۴ هـ. ق. در این شهر بدرود حیات گفت. وی خانواده محلاتی‌ها را در شیراز تشکیل داده و به مناسبت محلاتی بودن ، فرزندانش این عنوان را برای نام خانوادگی خویش برگزیدند. ملا محمدعلی محلاتی اصلا شوشتری بوده و جدش «آخوند ملا محمد شوشتری » از شوشتر به محلات هجرت نموده و در آن جا سکنی گزیده بود. « محمد بن علی نجار »، جد بزرگ ملا محمدعلی محلاتی یکی از علمای معروف شوشتر بوده است.

گفتنی است که عالمان و فقیهان سترگی در این دیار از قرن دوم تا کنون سر بر آورده و نه تنها شیراز و پیرامون آن را ، بلکه حوزه های علمیه نجف و قم ، و اصفهان ، و مشهد و جز این ها از دیگر حوزه های شیعه جهان اسلام را از علم و دانش خود بهره مند ساخته اند ، که در این قلم نگاره ، و در حدً بضاعت علمی خود ، و حوصله خوانندگان ، تنها به بخشی از مرزداران اسلام در این دیار بسنده نمودم ، که صد البته سخن در این راستا و اشاره به ستارگان فروزان و برجسته آن فراوان است.
لازم به اشاره است که هم اکنون در حدود نزدیک به چهار هزار طلبه که سه هزار نفر آنان را مردان تشکیل می دهند ، در استان فارس و در ٥١ حوزه علمیه مشغول به تحصیل و فعالیت می باشند.
امیدوارم که در این راستا ضمن شرح سفر و دیدار استانی جناب آقای شهرستانی و هیأت همراه با حوزویان و اساتید و حوزه ها و مدارس علمیه شهرهای یاد شده ، اطلاعاتی افزون بر آن از حوزه های شیراز ، و مدارس کهن و تاریخ آن ها و تاثیر گزاری و حضور بزرگانی نام آور و ماندگار در تاریخ شیعه را تقدیم دارم.


جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳

220

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900034

دیگر خبرها

  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • دوقلوهای آواز ایرانی در شهر اصفهان به روی صحنه می‌روند
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • (ویدئو) علاقه قاری قرآن به شجریان و علیرضا قربانی
  • ورزشکار نوجوان ایران آسمانی شد | سومین مرگ بعد از حادثه تلخ
  • پخش صدای علیرضا قربانی قبل از مسابقه حساس فوتبال !
  • سفر به سومین دیار حرم اهل بیت (ع) در ایران -  بخش نخست
  • آواز علیرضا قربانی در استادیوم فوتبال؛ جدی می‌فرمایید؟
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • تاجیکستان هم مغلوب دختران فوتبال ایران شد